در بین اسناد دیوانی، احکام فرمانروایان بیش از سایر انواع مراسلات مورد توجه محققان قرار گرفته‌اند و فرامین سلطنتی به جهت آنکه هویت و اعتبار خود را مستقیماً از پادشاه می‌گیرند و عناصری از قبیل مهر سلاطین و یا توشیح رجال سیاسی را با خود به همراه دارند، از جمله مهم‌ترین اسناد دیوانی به شمار می‌روند. بطوریکه عموماً از این دسته از اسناد به عنوان یک شی موزه‌ای ارزشمند، به خوبی نگهداری می‌شود و در غالب موارد مورد مطالعه قرار گرفته و انتشار می‌یابند.
با آنکه بسیاری از فرمان‌های سلطنتی و سایر احکام و مکاتبات دیوانی از قبیل منشورها، مثال‌ها و رقم‌ها معمولاً از اسلوب نامه‌نگاری دوره تاریخی خود تبعیت می‌کنند و از نظر فرم و ساختار، مشترکات زیادی با دیگر مراسلات همعصرشان دارند، اما نمونه‌های موجود نشان می‌دهد که تلاش منشیان بر این بوده است تا مکتوبی که مستقیماً از سوی شاه صادر می‌شود، هم از نظر متن و هم از نظر شکل ظاهری، جلوه‌ای فاخرتر داشته باشد. این موضوع سبب می‌شود که رفته رفته قواعد مشخصی برای تنظیم و سندپردازی فرامین سلطنتی وضع شود که در روند تنظیم سایر مراسلات دیده نمی‌شود. قواعدی که از آداب تنظیم سند تا نحوه صدور و ارسال آن را در بر می‌گیرد و از جمله پیچیده‌ترین و طولانی‌ترین تشریفات اداری تشکیلات دیوانی سلسله‌های ایرانی به شمار می‌رود.
مدت نسبتاً طولانی فرمانروایی خاندان صفوی بر ایران که در حدود یک قرن و نیم به طول انجامید، فرصت مناسبی برای تغییر سنت‌های دیوانی فراهم آورد. به ویژه آنکه شواهد تاریخی نشان می‌دهد که عواملی از قبیل وسعت قلمرو تحت حاکمیت این خاندان، رقابت دربار صفوی با دولت‌های همسایه و همزمانی با آغاز دوران سلطه‌جویی امپراتوری‌ها برای کسب مستعمرات، تأثیراتی آشکار بر شیوه کشورداری این خاندان داشته است. با اینحال، علی رغم دگرگونی‌های سیاسی و مذهبی پر شتاب ابتدای دوره صفوی، سنت‌های دفتری و دیوانی عصر تیموری و ترکمانان به آرامی و به تدریج به تشکیلات دیوانی پر شاخ و برگ صفوی تبدیل شد که علی رغم وجود مشترکات فراوان با دیوانسالاری‌های ماقبل خود، سنت‌ها و آداب دیوانی جدیدی را نیز در بر می‌گرفت.
از جمله این آداب دیوانی، تشریفات طولانی و قابل توجه صدور فرامین سلطنتی است. به طوریکه هر فرمان، پس از تحریر مراحل مختلف اداری را طی کرده و یادداشت‌ها و توشیحات متعددی در ظهر آن ثبت می‌شد. تعدد این یادداشت‌ها و تأییدات اداری و دفتری که در برخی نمونه‌ها به بیش از 15 مهر و یادداشت نیز می‌رسد، نشان‌دهنده تنها بخشی از مراحل طولانی صدور و اجرای فرامین سلطنتی دربار صفوی است.
در بین اسناد به جای مانده از این دوره، مواردی از فرمان‌های پادشاهان دیده می‌شود که با آرایه‌های متداول در هنر کتاب‌آرایی از قبیل جدول، تذهیب، افشان و طلااندازی بین سطور تزئین شده‌اند. با توجه به وجود سنت قاجاری تزئین احکام دیوانی که درباره برخی از فرامین سلطنتی و رقم‌های شاهزادگان و حکام ولایات اعمال می‌شد و نمونه‌های متعددی از آن در میان اسناد دوره قاجاریه به چشم می‌خورد، این پرسش پیش می‌آید که آیا چنین سنتی در دوره صفویه نیز وجود داشته است؟ به بیان دیگر، آیا تزئیناتی که در برخی از اسناد دوره صفوی به چشم می‌خورد، در زمان تنظیم سند انجام شده و جزئی از تشریفات دیوانی بوده و یا با توجه به فاخر بودن مکتوب پادشاه، توسط صاحبان سند و یا مجموعه‌داران بعدی بر روی آن اجرا شده است؟
صرف وجود فرامین سلطنتی آرایه‌دار از دوره صفوی، به خودی خود نمی تواند دلالت بر اصالت تزئیناتشان داشته باشد. به عبارت دیگر، با توجه به آنکه مکتوبات و مراسلات پادشاهان غالباً ارزشمند تلقی می‌شوند، احتمال آن وجود دارد که این تزئینات نه در زمان تنظیم و صدور سند، بلکه بعدها بر روی آن اجرا شده باشد. با این اوصاف، یافتن شواهدی در میان گزارشات تاریخی و متون عصر صفوی کمک شایانی در نسبت دادن این تزئینات به زمان تنظیم اسناد یاد شده خواهد کرد.
محمد رفیع انصاری مستوفی‌الممالک معروف به میرزا رفیعا در رساله خود به نام دستورالملوک که درباره تشکیلات دیوانی دربار شاه سلطان حسین صفوی نوشته است، در بخشی که به شرح و توصیف شغل منشی‌الممالکی اختصاص دارد، توضیحات نسبتاً مفصلی درباره تشریفات دیوانی صدور مراسلات و مکتوبات سلطنتی ارائه می‌کند و اشاره کوتاهی نیز به آداب تزئین آنها دارد. او به صراحت اشاره می‌کند که:
[...] کاغذ هر نامه را از کتاب خانه می‌دادند، و مذهبان هر یک را فراخور حال و رتبه و عظمت شأن آن پادشاه موافق قاعده و ضابطه که منشی الممالکان سررشته آن را داشتند، و خاطر نشان می‌کردند، جدول کشیده تذهیب و تزیین و متن نامه را افشان طلا می‌نمودند، آنگاه [نامه] نویس شروع به نوشتن او می‌کرد.1دانش‌پژوه، محمدتقی (بهمن 1347)، دستور الملوک میرزا رفیعا، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال شانزدهم، شماره سوم، صص 298-322. ص 315.

گرچه گزارش فوق تنها به مکتوبات پادشاهان صفوی خطاب به سلاطین سایر ملل اشاره دارد، اما نمونه‌های به‌جای مانده از اسناد دیوانی این دوره نشان می‌دهد که انجام تزئینات تنها منحصر به مکاتبات میان پادشاهان صفوی و سایر سلاطین نبوده و در برخی از سایر اسناد دیوانی نیز نمونه‌هایی از اجرای تزئینات دیده می‌شود. از جمله مثال میرزا حبیب الله صدر در زمان شاه صفی اول مبنی بر انتصاب حاجی ابوطالب قاضی القضات گیلان که در آن متن سند جدول‌کشی شده و در حاشیه طغرا و مهر مقام صدر نقوش تزئینی دیده می‌شود.2قائم مقامی، جهانگیر (1348)، یک‍ص‍د و پ‍ن‍ج‍اه‌ س‍ن‍د ت‍اری‍خ‍ی‌ از ج‍لای‍ری‍ان‌ ت‍ا پ‍ه‍ل‍وی‌، تهران: چاپخانه ارتش. ص 47- 46.

 زیرنویس:

مثال میرزا حبیب الله صدر در زمان شاه صفی اول به تاریخ ذیحجه 1048 ه.ق.

علاوه بر اشاره میرزا رفیعا، در بیاضی به شماره 5032 محفوظ در گنجینه نسخ خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی که احتمالاً به دوره زمامداری شاه سلطان حسین صفوی تعلق دارد مستقیماً به انجام تزئینات بر روی فرامین سلطنتی صفوی و جزئیات آن اشاره شده است. این دستنوشته، مجموعه‌ایست از مکاتبات پادشاهان صفوی که بخشی از آن سیاهه‌ای است از 163 نامه که در فاصله سالهای 997 تا 1130 ﻫ ق از جانب دربار صفوی به سلاطین سایر کشورها ارسال شده. در این سیاهه، ذیل عنوان هر نامه، توضیحات مفصلی درباره نوع کاغذ، آرایه‌ها، اسلوب کتابت، موضع مهر، نوع تاکردن و لفافه‌ مورد استفاده برای ارسال نامه ایراد شده است.3افشار، ایرج (1386)، بیاضی صفوی: آداب نامه‌نگاری پادشاهان صفوی به سران سرزمین‌های دیگر، نامه بهارستان، سال هشتم و نهم، دفتر 13 و 14، صص 74- 23. ص 23.

 زیرنویس:

صفحه‌ای از بیاض 5032 کتابخانه مجلس شورای اسلامی

در این بیاض که شاید یکی از بهترین نمونه‌ها برای تشخیص اصطلاحات دیوانی دارالانشاء دربار صفوی است، بخش قابل توجهی از روند تنظیم سند، توصیف شده و از آنجا که نویسنده در برخی موارد، مسوده مراسلات و تنظیم نامه را به خود نسبت می‌دهد، احتمالاً توسط یکی از منشیان دربار شاه سلطان حسین صفوی به رشته تحریر در آمده است. به عنوان نمونه، او در ذیل یکی از نامه‌های ارسال شده به دربار عثمانی آورده است:
رقعه‌ای که در جواب آن به مسوده و خط اینجانب در اواخر شهر شعبان سنه ئیلان ئیل 1076 به نستعلیق نوشته شد. در کاغذ، متن و عنوان و حواشی افشان، متن مجدول که طول نامه طول کاغذ اپلیسری4مرحوم افشار در کتاب خود با نام کاغذ در زندگی و فرهنگ ایرانی از این کاغذ با سه عنوان اکلیسری، اکلیری، ابلیسری یاد کرده‌اند ولی اطلاعات دقیقی از ضبط اصلی نام این کاغذ و ویژگی‌های آن در دست نیست.
برای اطلاع بیشتر رک:
- افشار، ایرج (1390)، کاغذ در زندگی و فرهنگ ایرانی، تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب، ص 119- 118.
- مایل هروی، نجیب (مرداد 1389)، کاغذ ابلیسری، نامه بهارستان، سال یازدهم، دفتر 16، ص 272- 271.
- افشار، ایرج (مرداد 1389)، کاغذ اکلری (ظ: اکلیسری) در عرض نسخه مورخ 1089 ق، نامه بهارستان، سال یازدهم، دفتر 16، ص 273.
- فیروزبخش، پژمان (مرداد 1389)، اکلیسر در انجامه یک نسخه پهلوی، نامه بهارستان، سال یازدهم، دفتر 16، ص 274.
بزرگ و عرض آن دو شبر5شبر: به فتح شین، به معنای وجب. هر شبر 12 اصبع است. بود و به دست مبارک مهر بزرگ بر کاغذ علیحده مذهّب زده به میان آن گذاشته، ته کرده بودند و در کیسه ده یک دوزی که به عرض شش هفت اصبع6اصبع: به معنای انگشت که در کتب لغت سه وزن مختلف برای آن ذکر شده است الف) اِصْبَع و نظایر آن که اندک است مانند اِبْرَم و اِبْیَن و اِشْفی ̍ و اِنْفَحة، ب : اِصْبِع چون اِثْمِد، ج : اَصْبَع چون اَبْلَم (رک به نقل دهخدا از معجم البلدان ذیل مدخل «اصبع»). منضم بود گذارده بودند و بی لفافه و مشمع، روز سه‌شنبه نهم شهر رمضان المبارک سنه 1076 ئیلان ئیل در اشرف عصر روز انعقاد مجلس همایون شده به تربیت‌خان ایلچی مخلّع آمده، نامه را از دست نواب اعتماد الدوله بعد از پایبوس رخصت گرفته روانه شد.7افشار، 1386، ص 39.

از گزارش فوق و سایر توصیفات نویسنده این بیاض، اینطور برمی‌آید که جدول‌کشی، افشان طلا و تذهیب، سه آرایه اصلی و پرکاربرد در تزئینات فرامین سلطنتی دربار صفوی است که لااقل در فاصله 997 تا 1130 ﻫ ق در بخش عمده‌ مکاتبات پادشاهان صفوی به ملوک سایر کشورها به تناوب از آنها برای تزئین مراسله استفاده شده است. به علاوه، با توجه به گزارشات نویسنده بیاض، اجرای بسیاری از این آرایه‌ها پیش از کتابت متن سند و یا پیش از مهر کردن آن انجام می‌گرفته که خود بر انجام تزئینات به عنوان یکی از تشریفات صدور فرمان سلطنتی در دوره صفوی دلالت دارد. به عبارت دیگر، در کنار منشیان دارالانشاء دربار صفوی، احتمالاً افشان‌گران، محرران و مذهبانی مشغول به کار بوده‌اند که وظیفه تزئین و آماده‌سازی مراسله را بر عهده داشته‌اند.

۱. دانش‌پژوه، محمدتقی (بهمن ۱۳۴۷)، دستور الملوک میرزا رفیعا، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال شانزدهم، شماره سوم، صص ۲۹۸-۳۲۲. ص ۳۱۵.
۲. قائم مقامی، جهانگیر (۱۳۴۸)، یک‍ص‍د و پ‍ن‍ج‍اه‌ س‍ن‍د ت‍اری‍خ‍ی‌ از ج‍لای‍ری‍ان‌ ت‍ا پ‍ه‍ل‍وی‌، تهران: چاپخانه ارتش. ص ۴۷- ۴۶.
۳. افشار، ایرج (۱۳۸۶)، بیاضی صفوی: آداب نامه‌نگاری پادشاهان صفوی به سران سرزمین‌های دیگر، نامه بهارستان، سال هشتم و نهم، دفتر ۱۳ و ۱۴، صص ۷۴- ۲۳. ص ۲۳.
۴. مرحوم افشار در کتاب خود با نام کاغذ در زندگی و فرهنگ ایرانی از این کاغذ با سه عنوان اکلیسری، اکلیری، ابلیسری یاد کرده‌اند ولی اطلاعات دقیقی از ضبط اصلی نام این کاغذ و ویژگی‌های آن در دست نیست.
برای اطلاع بیشتر رک:
- افشار، ایرج (۱۳۹۰)، کاغذ در زندگی و فرهنگ ایرانی، تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب، ص ۱۱۹- ۱۱۸.
- مایل هروی، نجیب (مرداد ۱۳۸۹)، کاغذ ابلیسری، نامه بهارستان، سال یازدهم، دفتر ۱۶، ص ۲۷۲- ۲۷۱.
- افشار، ایرج (مرداد ۱۳۸۹)، کاغذ اکلری (ظ: اکلیسری) در عرض نسخه مورخ ۱۰۸۹ ق، نامه بهارستان، سال یازدهم، دفتر ۱۶، ص ۲۷۳.
- فیروزبخش، پژمان (مرداد ۱۳۸۹)، اکلیسر در انجامه یک نسخه پهلوی، نامه بهارستان، سال یازدهم، دفتر ۱۶، ص ۲۷۴.
۵. شبر: به فتح شین، به معنای وجب. هر شبر ۱۲ اصبع است.
۶. اصبع: به معنای انگشت که در کتب لغت سه وزن مختلف برای آن ذکر شده است الف) اِصْبَع و نظایر آن که اندک است مانند اِبْرَم و اِبْیَن و اِشْفی ̍ و اِنْفَحة، ب : اِصْبِع چون اِثْمِد، ج : اَصْبَع چون اَبْلَم (رک به نقل دهخدا از معجم البلدان ذیل مدخل «اصبع»).
۷. افشار، ۱۳۸۶، ص ۳۹.
دوشنبه ۲۹ دي ۱۳۹۹ ساعت ۴:۲۵