حدود اختیارات
موضوعات نظامی بنا به گزارشهای متعدد موجود در تاریخنگاریهای عصر صفوی، یکی از پربسامدترین موضوعات مجمع امرای جانقی است و به نظر میرسد با توجه به اینکه این مجمع عموماً از امرای نظامی تشکیل میشد، بهطور ضمنی منظور اصلی از تشکیل آن نیز تصمیمگیری در امور مربوط به استراتژی نظامی بوده است. برای نمونه، اسکندربیگ ترکمان در تاریخ عالمآرای عباسی در بیان وقایع سال 939ق، گزارشی دربارۀ حوادث مربوط به فتح خراسان توسط شاهتهماسب اول و بیرون راندن ازبکان از این منطقه ارائه داده که طبق گزارش وی، شاهتهماسب، القاس (القاسب) میرزا را همراه بدرخان استاجلو برای تسخیر بخشهای شرقی مازندران و گرگان به سمت استرآباد فرستاد. اگرچه شاهزادۀ صفوی از جانب شاهتهماسب در این باره مأموریت یافته بود، اما شرح گزارش نشان میدهد که بدرخان فرمانده نظامی اصلی بوده و مسئولیت حمله و امور نظامی برعهدۀ وی بوده است. با وجود این، وی به تنهایی در این باره تصمیم نگرفته و در اصطلاح اسکندربیگ، با سایر امرای نظامی «جانقی زده» و مصلحت را در آن دید که از سمت بسطام ایلغار کند. 1
در نمونهای دیگر اسکندربیگ منشی گزارش داده است که در بهار 992ق. بیگلربیگی آذربایجان از تبریز به واسطۀ وزیر خود قاسمبیک پیغامی دربارۀ تسلط سپاه عثمانی بر قلعۀ ایروان به شاهعباس اول در قزوین فرستاد و از شاه صفوی درخواست کرد پاسخی به این حمله داده شود که شرح این گزارش به صورت زیر است:
[...] [امیرخان] استدعای نهضت رأیات جلال بدان صوب نمود که در رکاب نصرت انتساب به تسخیر قلعه ایروان قیام نماید امراء عظام و ارکان دولت جانقی کرده، توجه جانب آذربایجان در دلها تصمیم یافت و در اوایل فصل تابستان از دارالسلطنه قزوین در حرکت آمده به جانب آذربایجان نهضت فرمودند [...]. 2
اشارۀ اسکندربیگ به جانقی کردن رجال عالیرتبۀ نظامی و درباری نشان میدهد که تصمیم به حمله به ایروان صرفاً به اراده و تصمیم شاه نبوده و بهویژه با توجه به ضعف سلطانمحمد پدر شاهعباس اول در تصمیمگیریهای نظامی و سیاسی که در نهایت به عزل وی از سلطنت منجر شد، لزوم مشورت دربارۀ این موضوع در بین امرای نظامی و درباری به وضوح احساس میشد. از این رو، جلسهای با حضور «امراءعظام و ارکان دولت» تشکیل شد و در این جلسه تصمیم حمله به آذربایجان در اوایل تابستان گرفته شد.
در نمونهای دیگر، در سال 989ق. و هنگامیکه دو تن از امرای عظام نظامی دربار صفوی به نام محمدخان و اسمعیلخان که از سوی سلطانمحمد برای دفع فتنۀ ازبکان در خراسان به آن منطقه گسیل شده بودند، از مأموریت خود بازگشتند، شرح وقایع را با دیگر رجال درباری در میان گذاشتند و تقاضای وارد آوردن ضربۀ سهمگینی به ازبکان، در میان رجال درباری بالا گرفت. این موضوع در مجمع امرای جانقی مطرح شد که اسکندربیگ این موارد را به صورت زیر شرح داده است:
[...] میرزا سلمان و سایر دولتخواهان نواب سکندرشأن و منسوبان و مقربان شاهزاده عالمیان به شورش و گفتگو در آمده جهت انطفاء نایره فتنه و فساد خراسانیان عزیمت یساق خراسان جزم نمودند. هر چند این معنی موافق مزاج قورچیباشی و شاهرخ خان و امراء نبود و در مجالس جانقی میگفتند که اعتمادی به سخن رومیان نیست. مبادا چون نهضت همایون به جانب خراسان مسموع رومیان گردد سنان پاشا فرصت غنیمت شمرده در غیبت ما به جانب آذربایجان در حرکت آمده فتنه و آشوب در آن دیار وقوع یابد. نهضت همایون به جانب آذربایجان و دفع شر دشمن بیگانه بهتر و به صلاح دولت قاهره لایقتر مینماید [...]. 3
در این نمونه، به راحتی میتوان دید که بخش عمدهای از رجال درباری با نظر میرزا سلمان دربارۀ حمله به خراسان و دفع ازبکان همراهی کردند، اما آنچه اهمیت دارد نتیجۀ بحثها و تبادل نظرهای مطرح شده در مجمع امرای جانقی است؛ چنانکه تا وقتی نظر آنها به حمله جلب نشد، دلیلی برای شروع جنگ یا حملۀ نظامی وجود نداشته است. به عبارت بهتر، تمامی نظرات مطرح شده در مجالس جانقی و در میان امرای عظام، مورد اعتنا نبود، بلکه تصمیماتی که در نهایت در این جلسات گرفته میشد و نتیجه تمامی مباحثات بود وجاهت داشته و بر تمامی نظرات رجال درباری دربارۀ موضوع مربوطه ارجحیت مییافت.
آداب و تشریفات برگزاری جلسات
میرزا علینقی نصیری در کتاب خود درباره القاب و مواجب رجال درباری، توصیف نسبتاً مفصل و کامل زیر را از چگونگی تشکیل جلسات مجمع امرای جانقی و تشریفات اصلی آن ارائه داده است که میتوان بر مبنای آن تصویری نسبتاً دقیق از نحوۀ برپایی این جلسات در اواخر دوره صفوی به دست آورد:
[...] و ضابطه آنست که بعد آنکه نوّاب اشرف اعلی در خصوص مقدمهای مقرر فرمایند که امرا جانقی نمایند باید این هفت نفر امیر در کشیک خانه ایشیک آقاسی باشی حرم علّیۀ عالیه و یا کشیک خانۀ وزیر دیوان اعلی و یا در اطاق مهتر در هر جا که مأمور شوند، نشسته و اطراف و جوانب را قورق و خالی از اغیار، نگذارند که آفریده ای در آن حوالی بوده باشد. بعد از آن اهتمامها همگی حلقه زده آن امری را که پادشاه فرموده با هم شور نمایند و آنچه را که رأی همگی قرار گرفته صلاح دانند مجلس نویس عریضه از جانب امرای جانقی که بنا گذاشته اند قلمی و اگر احدی از امرای عظام اختلاف رأی با سایر امرا نماید رأی آن امیر را مجلس نویس علی حده قلمی و همگی ضمن آن عریضه را به مهر خود ممهور ساخته مجلس نویس به اعتبار آنکه خود عریضه را نوشته و قایل به مضمون آن نیست مهر نمی کند. و بعد از آن وزیر اعظم سر آن عریضه را مهر و به ایشیک آقاسی باشی حرم محترم داده او به ریش سفید حرم علّیه تسلیم نموده به خدمت اشرف میفرستد و ساعتی امرا در مکانی که نشسته اند توقف مینمایند تا جواب برآید. بعد از بیرون آمدن جواب، به هر نحو مقرر شده باشد، عمل مینمایند [...]. 4
تشکیل جلسات: طبق گزارش نصیری، شخص شاه در جلسات مجمع امرای جانقی حضور نداشته و صرفاً موضوع جلسه را عنوان میکرده است. از سوی دیگر، به نظر میرسد تشکیل چنین نشستی صرفاً بنا به دستور شاه بوده و امرای جانقی به تنهایی اقدام به چنین کاری نمیکردند.
از سوی دیگر، با اینکه در این گزارش آشکارا مشخص نیست که شاه چگونه و به واسطۀ چه کسی دستور تشکیل جلسه را به اطلاع امرا میرساند، اما با توجه به اینکه در انتها ایشیک آقاسیباشی حرم تنها کسی بود که نظر کتبی حاضران در نشست را نزد شاه صفوی میبرد و به اطلاع وی میرساند، میتوان این طور استنباط کرد که فراخوانی امرا به تشکیل جلسه نیز از طریق همین منصب به اطلاع ایشان میرسید؛ زیرا با توجه به آنچه که در جای دیگری از دستور میرزا علینقی آمده، برای ایشیک آقاسیباشی حرم، یک کشیکخانه که معادل دفترِ کار امروزی است، با عنوان «کشیکخانه درب حرم» در نظر گرفته شده بود که وی آن را ترک نمیکرد و او در این کشیکخانه به همراه «ریشسفید حرم» واسطۀ ارتباط میان امرا و شاه صفوی بوده است. به عبارت دیگر، همانطور که ایشیک آقاسیباشی دیوان اعلی در دولتخانه صاحباختیار بیرون حرم بود، وی صاحباختیار درب حرم و عامل کلیه مراودات میان اندرونی شاه صفوی با جهان خارج به شمار میرفت. 5
مکان تشکیل جلسه: با اینکه شاه و رجال صفوی عملاً میتوانستند جلسات مجمع امرای جانقی را در هر مکانی برگزار کنند، اما نصیری در گزارش خود از سه محل مشخص برای تشکیل این جلسات نام برده است؛ «کشیکخانه ایشیک آقاسیباشی حرم»، «کشیکخانه وزیر دیوان اعلی [صدراعظم، اعتمادالدوله]» و «اطاق مهتر».
چنین مکانی میبایست از غیر افراد حاضر در جلسه، خالی باشد؛ زیرا محتوای جانقی به خودی خود امری مخفی تلقی میشد. از این رو، این مکان قرق میشد و اجازه نمیدادند به جزء اعضای مجمع، کسی در آن حضور یابد. پس از این کار و تمهید تمامی موارد مورد نیاز، گرد هم حلقه میزدند و شور آغاز میشد. 6
ترتیب نشستن: در دستور میرزا علینقی، در توضیحات مناصبی از قبیل دیوانبیگی یا ایشیک آقاسیباشی حرم، بارها توصیفاتی دربارۀ چگونگی حضور در کشیکخانهها آمده است که طبق آنها «جهت ارباب مناصب آنجا مکان خاصی تعیین و توشک نمدی بزرگی جهت ایشان انداخته، در آن قرار میگرفتند». 7 بدین ترتیب، آداب جاری و ساری در دربار، نشستن بر روی زمین بوده و به نظر نمیرسد نشستن بر روی صندلی، کرسی یا تکیهگاه بلند چندان معمول بوده باشد.
از طرفی اگر چه تعداد نفرات مجمع امرای جانقی در بیشترین حالت ممکن هشت نفر بوده و نشستن این تعداد، در نگاه نخست میبایست فارغ از رعایت تشریفات و یا ترتیب خاصی بوده باشد، اما طبق گزارش زیر از میرزا رفیعا، ترتیب و آداب نشستن ارباب مناصب درباری در همه جا یکسان بوده است و همگان ملزم به رعایت آن بودهاند:
[...] و امراء عظام و سایر ارباب [مناصب] و کرام دیوان اعلی به ترتیبی که در مجلس بهشت آیین مینشینند در کشیکخانه نیز [باید] به همان رویه و آداب بنشینند. [...]. 8
بر این اساس و با توجه به دستورالعملهای ارائه شده توسط میرزا رفیعا در دستور الملوک و همچنین اطلاعات موجود در دستورنامه القاب و مواجب درباری میرزا علینقی نصیری درباره ترتیب نشستن در مجلس بهشت آیین، امرای جانقی میبایست در مجمع خود به ترتیب زیر مینشستند:
1. اعتمادالدوله وزیراعظم دیوان اعلی؛ 2. قورچی باشی؛ 3. سپهسالار [در صورت حضور]؛ 4. قوللرآقاسی؛ 5. دیوانبیگی؛ 6. ایشیک آقاسیباشی دیوان اعلی؛ 7. تفنگچیآقاسی باشی؛ 8. مجلسنویس.
گزارشنویسی: تهیۀ گزارش یا شرح جانقی به صورت مکتوب، نکتهای است که هم در رساله میرزا علینقی نصیری به آن اشاره شده و هم میرزا رفیعا به صورت زیر در دستور الملوک به آن اشاره کرده است:
[...] و عالیجاه مزبور [مجلسنویس محفل بهشت آیین] از جمله امرای جانقی و نوشتن خلاصه جانقی امرا و رأی هر یک از ایشان و رأی خود مختص مشارالیه است و به دیگری نسبت ندارد [...]». 9
اگر این نقل قول در کنار توصیف نصیری از ترتیب و تشریفات مجمع امرای جانقی مورد بررسی قرار گیرد، تصویر کلی به این صورت خواهد بود که وظیفۀ اصلی مجلسنویس در جلسات امرای جانقی، حضور در جلسه و مکتوب کردن گزارش نهایی آن بوده و در این گزارش یا عریضه، شرح تمامی نظرات ارائه شده، اعم از نظرات موافق و یا مخالف با نظر اکثریت نوشته میشد و در پایان تمامی امرا به جز مجلسنویس -که صرفاً برای تهیه و تنظیم این عریضه در جلسه حضور داشته- آن را مهر میکردند.
آخرین کسی که این عریضه را مهر میکرد، وزیراعظم دیوان اعلی اعتمادالدوله بود که بالا یا «سر» آن را مهر میکرد و به ایشیک آقاسیباشی حرم تحویل میداد. او نیز به ریشسفید حرم تسلیم میکرد تا این نوشته را به نظر پادشاه صفوی برساند. پس از آن، تمامی امرا تا زمان دریافت نظر شاه در همان مکان تشکیل جلسه منتظر میماندند و پس از دریافت نظر نهایی شاه، براساس آن عمل میشد. 10
نتیجهگیری
با توجه به آنچه گفته شد، میتوان براساس گزارشهای موجود در منابع تاریخی دورۀ صفوی و بهویژه وقایعنگاریهایی که توسط مجلسنویسان و مورخان درباری به نگارش درآمدهاند، سرآغاز شکلگیری مجمع امرای جانقی به عنوان یک نهاد مشورتی عالی در سطح وزرا و امرای عالی در دربار صفوی را در دورۀ صفویان متقدم دانست که در طی آن سنت جانقی کردن یا تشکیل جلسات مشورتی، رفتهرفته از یک سنت عام خارج شده و تا پایان دورۀ صفوی به شکل یک سنت درباری مشخص درآمد که آداب مشخصی دربارۀ ترتیب تشکیل جلسه، زمان و مکان تشکیل جلسه، آداب نشستن و در نهایت گزارشنویسی را شامل میشد.
از سوی دیگر شاید بتوان این سنت درباری را که در نهایت در اواخر دولت صفوی به صورت یک مجلس مشخص با نام «مجمع امرای جانقی» تشخص یافت، براساس یک رهیافت تطبیقی و با توجه به شرح وظایف، نفرات و اعضای شرکت کننده و حدود اختیارات آن معادل نهاد «کابینه» در ساختار دولتهای امروزی دانست که وظیفۀ تصمیمگیری کلان دربارۀ امور مختلف را دارند و به نوعی تدبیر ملک و ادارۀ کشور برعهده آنان است. با این حال بدیهی است که بررسی تطبیقی یاد شده خود میتواند موضوع پژوهشی جداگانهای در زمینه دیوانسالاری و نظام اداری دولت صفوی باشد.
برای اطلاع بیشتر درباره مقاله حاضر رجوع کنید به:
مشهدی رفیع، علی (1400). آداب جانقی در آینه متون دستورنامههای درباری دوره صفوی .فصلنامه مطالعات تاریخ اسلام، جلد ۱۳ شماره ۴۹، صفحات ۱۲۳-۱۳۸
موضوعات نظامی بنا به گزارشهای متعدد موجود در تاریخنگاریهای عصر صفوی، یکی از پربسامدترین موضوعات مجمع امرای جانقی است و به نظر میرسد با توجه به اینکه این مجمع عموماً از امرای نظامی تشکیل میشد، بهطور ضمنی منظور اصلی از تشکیل آن نیز تصمیمگیری در امور مربوط به استراتژی نظامی بوده است. برای نمونه، اسکندربیگ ترکمان در تاریخ عالمآرای عباسی در بیان وقایع سال 939ق، گزارشی دربارۀ حوادث مربوط به فتح خراسان توسط شاهتهماسب اول و بیرون راندن ازبکان از این منطقه ارائه داده که طبق گزارش وی، شاهتهماسب، القاس (القاسب) میرزا را همراه بدرخان استاجلو برای تسخیر بخشهای شرقی مازندران و گرگان به سمت استرآباد فرستاد. اگرچه شاهزادۀ صفوی از جانب شاهتهماسب در این باره مأموریت یافته بود، اما شرح گزارش نشان میدهد که بدرخان فرمانده نظامی اصلی بوده و مسئولیت حمله و امور نظامی برعهدۀ وی بوده است. با وجود این، وی به تنهایی در این باره تصمیم نگرفته و در اصطلاح اسکندربیگ، با سایر امرای نظامی «جانقی زده» و مصلحت را در آن دید که از سمت بسطام ایلغار کند. 1
ترکمان، اسکندربیگ (1381)، تاریخ عالمآرای عباسی، تصحیح محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار، ج1، تهران: امیرکبیر،صص 1/60-61
در نمونهای دیگر اسکندربیگ منشی گزارش داده است که در بهار 992ق. بیگلربیگی آذربایجان از تبریز به واسطۀ وزیر خود قاسمبیک پیغامی دربارۀ تسلط سپاه عثمانی بر قلعۀ ایروان به شاهعباس اول در قزوین فرستاد و از شاه صفوی درخواست کرد پاسخی به این حمله داده شود که شرح این گزارش به صورت زیر است:
[...] [امیرخان] استدعای نهضت رأیات جلال بدان صوب نمود که در رکاب نصرت انتساب به تسخیر قلعه ایروان قیام نماید امراء عظام و ارکان دولت جانقی کرده، توجه جانب آذربایجان در دلها تصمیم یافت و در اوایل فصل تابستان از دارالسلطنه قزوین در حرکت آمده به جانب آذربایجان نهضت فرمودند [...]. 2
همان،ص 296
اشارۀ اسکندربیگ به جانقی کردن رجال عالیرتبۀ نظامی و درباری نشان میدهد که تصمیم به حمله به ایروان صرفاً به اراده و تصمیم شاه نبوده و بهویژه با توجه به ضعف سلطانمحمد پدر شاهعباس اول در تصمیمگیریهای نظامی و سیاسی که در نهایت به عزل وی از سلطنت منجر شد، لزوم مشورت دربارۀ این موضوع در بین امرای نظامی و درباری به وضوح احساس میشد. از این رو، جلسهای با حضور «امراءعظام و ارکان دولت» تشکیل شد و در این جلسه تصمیم حمله به آذربایجان در اوایل تابستان گرفته شد.
در نمونهای دیگر، در سال 989ق. و هنگامیکه دو تن از امرای عظام نظامی دربار صفوی به نام محمدخان و اسمعیلخان که از سوی سلطانمحمد برای دفع فتنۀ ازبکان در خراسان به آن منطقه گسیل شده بودند، از مأموریت خود بازگشتند، شرح وقایع را با دیگر رجال درباری در میان گذاشتند و تقاضای وارد آوردن ضربۀ سهمگینی به ازبکان، در میان رجال درباری بالا گرفت. این موضوع در مجمع امرای جانقی مطرح شد که اسکندربیگ این موارد را به صورت زیر شرح داده است:
[...] میرزا سلمان و سایر دولتخواهان نواب سکندرشأن و منسوبان و مقربان شاهزاده عالمیان به شورش و گفتگو در آمده جهت انطفاء نایره فتنه و فساد خراسانیان عزیمت یساق خراسان جزم نمودند. هر چند این معنی موافق مزاج قورچیباشی و شاهرخ خان و امراء نبود و در مجالس جانقی میگفتند که اعتمادی به سخن رومیان نیست. مبادا چون نهضت همایون به جانب خراسان مسموع رومیان گردد سنان پاشا فرصت غنیمت شمرده در غیبت ما به جانب آذربایجان در حرکت آمده فتنه و آشوب در آن دیار وقوع یابد. نهضت همایون به جانب آذربایجان و دفع شر دشمن بیگانه بهتر و به صلاح دولت قاهره لایقتر مینماید [...]. 3
همان،صص 280-281
در این نمونه، به راحتی میتوان دید که بخش عمدهای از رجال درباری با نظر میرزا سلمان دربارۀ حمله به خراسان و دفع ازبکان همراهی کردند، اما آنچه اهمیت دارد نتیجۀ بحثها و تبادل نظرهای مطرح شده در مجمع امرای جانقی است؛ چنانکه تا وقتی نظر آنها به حمله جلب نشد، دلیلی برای شروع جنگ یا حملۀ نظامی وجود نداشته است. به عبارت بهتر، تمامی نظرات مطرح شده در مجالس جانقی و در میان امرای عظام، مورد اعتنا نبود، بلکه تصمیماتی که در نهایت در این جلسات گرفته میشد و نتیجه تمامی مباحثات بود وجاهت داشته و بر تمامی نظرات رجال درباری دربارۀ موضوع مربوطه ارجحیت مییافت.
آداب و تشریفات برگزاری جلسات
میرزا علینقی نصیری در کتاب خود درباره القاب و مواجب رجال درباری، توصیف نسبتاً مفصل و کامل زیر را از چگونگی تشکیل جلسات مجمع امرای جانقی و تشریفات اصلی آن ارائه داده است که میتوان بر مبنای آن تصویری نسبتاً دقیق از نحوۀ برپایی این جلسات در اواخر دوره صفوی به دست آورد:
[...] و ضابطه آنست که بعد آنکه نوّاب اشرف اعلی در خصوص مقدمهای مقرر فرمایند که امرا جانقی نمایند باید این هفت نفر امیر در کشیک خانه ایشیک آقاسی باشی حرم علّیۀ عالیه و یا کشیک خانۀ وزیر دیوان اعلی و یا در اطاق مهتر در هر جا که مأمور شوند، نشسته و اطراف و جوانب را قورق و خالی از اغیار، نگذارند که آفریده ای در آن حوالی بوده باشد. بعد از آن اهتمامها همگی حلقه زده آن امری را که پادشاه فرموده با هم شور نمایند و آنچه را که رأی همگی قرار گرفته صلاح دانند مجلس نویس عریضه از جانب امرای جانقی که بنا گذاشته اند قلمی و اگر احدی از امرای عظام اختلاف رأی با سایر امرا نماید رأی آن امیر را مجلس نویس علی حده قلمی و همگی ضمن آن عریضه را به مهر خود ممهور ساخته مجلس نویس به اعتبار آنکه خود عریضه را نوشته و قایل به مضمون آن نیست مهر نمی کند. و بعد از آن وزیر اعظم سر آن عریضه را مهر و به ایشیک آقاسی باشی حرم محترم داده او به ریش سفید حرم علّیه تسلیم نموده به خدمت اشرف میفرستد و ساعتی امرا در مکانی که نشسته اند توقف مینمایند تا جواب برآید. بعد از بیرون آمدن جواب، به هر نحو مقرر شده باشد، عمل مینمایند [...]. 4
نصیری، میرزا علینقی (1371)، القاب و مواجب دوره سلاطین صفویه، تصحیح یوسف رحیملو، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.صص 31-32
تشکیل جلسات: طبق گزارش نصیری، شخص شاه در جلسات مجمع امرای جانقی حضور نداشته و صرفاً موضوع جلسه را عنوان میکرده است. از سوی دیگر، به نظر میرسد تشکیل چنین نشستی صرفاً بنا به دستور شاه بوده و امرای جانقی به تنهایی اقدام به چنین کاری نمیکردند.
از سوی دیگر، با اینکه در این گزارش آشکارا مشخص نیست که شاه چگونه و به واسطۀ چه کسی دستور تشکیل جلسه را به اطلاع امرا میرساند، اما با توجه به اینکه در انتها ایشیک آقاسیباشی حرم تنها کسی بود که نظر کتبی حاضران در نشست را نزد شاه صفوی میبرد و به اطلاع وی میرساند، میتوان این طور استنباط کرد که فراخوانی امرا به تشکیل جلسه نیز از طریق همین منصب به اطلاع ایشان میرسید؛ زیرا با توجه به آنچه که در جای دیگری از دستور میرزا علینقی آمده، برای ایشیک آقاسیباشی حرم، یک کشیکخانه که معادل دفترِ کار امروزی است، با عنوان «کشیکخانه درب حرم» در نظر گرفته شده بود که وی آن را ترک نمیکرد و او در این کشیکخانه به همراه «ریشسفید حرم» واسطۀ ارتباط میان امرا و شاه صفوی بوده است. به عبارت دیگر، همانطور که ایشیک آقاسیباشی دیوان اعلی در دولتخانه صاحباختیار بیرون حرم بود، وی صاحباختیار درب حرم و عامل کلیه مراودات میان اندرونی شاه صفوی با جهان خارج به شمار میرفت. 5
همان، صص 30-31
مکان تشکیل جلسه: با اینکه شاه و رجال صفوی عملاً میتوانستند جلسات مجمع امرای جانقی را در هر مکانی برگزار کنند، اما نصیری در گزارش خود از سه محل مشخص برای تشکیل این جلسات نام برده است؛ «کشیکخانه ایشیک آقاسیباشی حرم»، «کشیکخانه وزیر دیوان اعلی [صدراعظم، اعتمادالدوله]» و «اطاق مهتر».
چنین مکانی میبایست از غیر افراد حاضر در جلسه، خالی باشد؛ زیرا محتوای جانقی به خودی خود امری مخفی تلقی میشد. از این رو، این مکان قرق میشد و اجازه نمیدادند به جزء اعضای مجمع، کسی در آن حضور یابد. پس از این کار و تمهید تمامی موارد مورد نیاز، گرد هم حلقه میزدند و شور آغاز میشد. 6
همان،ص 31
ترتیب نشستن: در دستور میرزا علینقی، در توضیحات مناصبی از قبیل دیوانبیگی یا ایشیک آقاسیباشی حرم، بارها توصیفاتی دربارۀ چگونگی حضور در کشیکخانهها آمده است که طبق آنها «جهت ارباب مناصب آنجا مکان خاصی تعیین و توشک نمدی بزرگی جهت ایشان انداخته، در آن قرار میگرفتند». 7
همان، 64
از طرفی اگر چه تعداد نفرات مجمع امرای جانقی در بیشترین حالت ممکن هشت نفر بوده و نشستن این تعداد، در نگاه نخست میبایست فارغ از رعایت تشریفات و یا ترتیب خاصی بوده باشد، اما طبق گزارش زیر از میرزا رفیعا، ترتیب و آداب نشستن ارباب مناصب درباری در همه جا یکسان بوده است و همگان ملزم به رعایت آن بودهاند:
[...] و امراء عظام و سایر ارباب [مناصب] و کرام دیوان اعلی به ترتیبی که در مجلس بهشت آیین مینشینند در کشیکخانه نیز [باید] به همان رویه و آداب بنشینند. [...]. 8
میرزا رفیعای جابری انصاری (1380)، دستور الملوک؛ دفتر تاریخ (مجموعه اسناد و منابع تاریخی)، گردآوری و تصحیح ایرج افشار، ج1، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی. ص 506
بر این اساس و با توجه به دستورالعملهای ارائه شده توسط میرزا رفیعا در دستور الملوک و همچنین اطلاعات موجود در دستورنامه القاب و مواجب درباری میرزا علینقی نصیری درباره ترتیب نشستن در مجلس بهشت آیین، امرای جانقی میبایست در مجمع خود به ترتیب زیر مینشستند:
1. اعتمادالدوله وزیراعظم دیوان اعلی؛ 2. قورچی باشی؛ 3. سپهسالار [در صورت حضور]؛ 4. قوللرآقاسی؛ 5. دیوانبیگی؛ 6. ایشیک آقاسیباشی دیوان اعلی؛ 7. تفنگچیآقاسی باشی؛ 8. مجلسنویس.
گزارشنویسی: تهیۀ گزارش یا شرح جانقی به صورت مکتوب، نکتهای است که هم در رساله میرزا علینقی نصیری به آن اشاره شده و هم میرزا رفیعا به صورت زیر در دستور الملوک به آن اشاره کرده است:
[...] و عالیجاه مزبور [مجلسنویس محفل بهشت آیین] از جمله امرای جانقی و نوشتن خلاصه جانقی امرا و رأی هر یک از ایشان و رأی خود مختص مشارالیه است و به دیگری نسبت ندارد [...]». 9
میرزا رفیعا، 1380: 524
اگر این نقل قول در کنار توصیف نصیری از ترتیب و تشریفات مجمع امرای جانقی مورد بررسی قرار گیرد، تصویر کلی به این صورت خواهد بود که وظیفۀ اصلی مجلسنویس در جلسات امرای جانقی، حضور در جلسه و مکتوب کردن گزارش نهایی آن بوده و در این گزارش یا عریضه، شرح تمامی نظرات ارائه شده، اعم از نظرات موافق و یا مخالف با نظر اکثریت نوشته میشد و در پایان تمامی امرا به جز مجلسنویس -که صرفاً برای تهیه و تنظیم این عریضه در جلسه حضور داشته- آن را مهر میکردند.
آخرین کسی که این عریضه را مهر میکرد، وزیراعظم دیوان اعلی اعتمادالدوله بود که بالا یا «سر» آن را مهر میکرد و به ایشیک آقاسیباشی حرم تحویل میداد. او نیز به ریشسفید حرم تسلیم میکرد تا این نوشته را به نظر پادشاه صفوی برساند. پس از آن، تمامی امرا تا زمان دریافت نظر شاه در همان مکان تشکیل جلسه منتظر میماندند و پس از دریافت نظر نهایی شاه، براساس آن عمل میشد. 10
نصیری، 1371: 31-32
نتیجهگیری
با توجه به آنچه گفته شد، میتوان براساس گزارشهای موجود در منابع تاریخی دورۀ صفوی و بهویژه وقایعنگاریهایی که توسط مجلسنویسان و مورخان درباری به نگارش درآمدهاند، سرآغاز شکلگیری مجمع امرای جانقی به عنوان یک نهاد مشورتی عالی در سطح وزرا و امرای عالی در دربار صفوی را در دورۀ صفویان متقدم دانست که در طی آن سنت جانقی کردن یا تشکیل جلسات مشورتی، رفتهرفته از یک سنت عام خارج شده و تا پایان دورۀ صفوی به شکل یک سنت درباری مشخص درآمد که آداب مشخصی دربارۀ ترتیب تشکیل جلسه، زمان و مکان تشکیل جلسه، آداب نشستن و در نهایت گزارشنویسی را شامل میشد.
از سوی دیگر شاید بتوان این سنت درباری را که در نهایت در اواخر دولت صفوی به صورت یک مجلس مشخص با نام «مجمع امرای جانقی» تشخص یافت، براساس یک رهیافت تطبیقی و با توجه به شرح وظایف، نفرات و اعضای شرکت کننده و حدود اختیارات آن معادل نهاد «کابینه» در ساختار دولتهای امروزی دانست که وظیفۀ تصمیمگیری کلان دربارۀ امور مختلف را دارند و به نوعی تدبیر ملک و ادارۀ کشور برعهده آنان است. با این حال بدیهی است که بررسی تطبیقی یاد شده خود میتواند موضوع پژوهشی جداگانهای در زمینه دیوانسالاری و نظام اداری دولت صفوی باشد.
برای اطلاع بیشتر درباره مقاله حاضر رجوع کنید به:
مشهدی رفیع، علی (1400). آداب جانقی در آینه متون دستورنامههای درباری دوره صفوی .فصلنامه مطالعات تاریخ اسلام، جلد ۱۳ شماره ۴۹، صفحات ۱۲۳-۱۳۸
- ترکمان، اسکندربیگ (1381)، تاریخ عالمآرای عباسی، تصحیح محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار، ج1، تهران: امیرکبیر،صص 1/60-61
- همان،ص 296
- همان،صص 280-281
- نصیری، میرزا علینقی (1371)، القاب و مواجب دوره سلاطین صفویه، تصحیح یوسف رحیملو، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.صص 31-32
- همان، صص 30-31
- همان،ص 31
- همان، 64
- میرزا رفیعای جابری انصاری (1380)، دستور الملوک؛ دفتر تاریخ (مجموعه اسناد و منابع تاریخی)، گردآوری و تصحیح ایرج افشار، ج1، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی. ص 506
- میرزا رفیعا، 1380: 524
- نصیری، 1371: 31-32
فصلنامه مطالعات تاریخ اسلام، جلد ۱۳ شماره ۴۹، صفحات ۱۲۳-۱۳۸
جمعه ۱۴ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۲۰
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .