آخرین نوشته ها
لینک های روزانه
    درباره بهشت‌آیین
    بهشت‌آیین تلاشی است در راستای یافتن روشی ساده‌تر برای انتشار مقالات و کوته‌نوشت هایم. آنچه در این صفحه از مقابل دیدگان شما می‌گذرد نوشته‌هایی است که در طول سال‌هایی که به پژوهش‌های ایرانشناسی (به ویژه در حوزه مطالعات صفوی) مشغول بوده‌ام به نگارش درآمده و یا در خواهد آمد. بی‌شک آنچه در این صفحه منتشر می‌شود خالی از اشکال نیست و از این رو خواستارم که هر آنچه که بنا به دانش و تجربه شما اشتباه می‌نماید را با من (چه از طریق بخش نظرات و چه از طریق ایی میل شخصی من a_mashhadi@sbu.ac.ir) در میان بگذارید. چرا که همواره بر این باور بوده و هستم که دانش حاصل یک فعالیت گروهی است و جز با هم‌افزایی ساخته و پرداخته نمی‌شود.

    قلم از قصه آن شوق نویسد همه عمر
    عمر آخر شود و قصه به پایان نرسد

    علی مشهدی رفیع
    آمار بازدید
    بازدیدکنندگان تا کنون : ۹٫۸۲۸ نفر
    بازدیدکنندگان امروز : ۰ نفر
    تعداد یادداشت ها : ۱۳
    بازدید از این یادداشت : ۱۷۳

    پر بازدیدترین یادداشت ها :
    پژوهش‌های کنونی مرتبط با سنت‌های دبیری و انشاء پیش از هر چیز به متون اسناد دیوانی به جای مانده از ادوار تاریخی توجه داشته‌اند و بررسی‌های انجام شده درباره شکل ظاهری آنها در مقایسه با پژوهش‌های معطوف به متون، بسیار انگشت شمارند. در حالیکه علاوه بر این نمونه‌ها، در میان منابع مکتوب نیز می‌توان متونی ناظر بر آداب نامه‌نگاری و تنظیم مکتوبات دیوانی یافت که اطلاعات قابل توجهی درباره آداب دبیری و انشاء ادوار مختلف تاریخی در اختیار پژوهشگران قرار می‌دهد.
    دستنویس فارسی به شماره 5032 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی، بیاضی است شامل یادداشت‌های یکی از منشیان دارالانشاء دربار صفوی درباره برخی مکاتبات انجام شده در فاصله 997 تا 1130 ﻫ ق که طیف متنوعی از اطلاعات درباره متون مکاتبات درباری و شکل ظاهری آنها را به دست می‌دهد که براساس آن می‌توان شواهدی از بسیاری از آداب دیوانی دوره صفوی یافت.
    در این مقاله در گام نخست با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، دسته‌ای از اطلاعات مذکور در دستنویس یاد شده که ذیل توصیفات مشخصات ظاهری هر یک مکاتبات دیوانی رجال درباری ایران و هند آمده است، به همراه شواهد تاریخی موجود در کتب و سایر اسناد تاریخی در خصوص رعایت رتبه اجتماعی افراد در متن مکاتبات درباری استخراج شده و در گام دوم رابطه میان متن و مشخصات ظاهری این مکاتبات با رتبه احتماعی اجتماعی فرستندگان و گیرندگان، در قالب یک مطالعه تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است.

    1. مقدمه
    اصطلاحاتی مانند منزلت و پایگاه اجتماعی که شاید در گفتار روزمره بارها مورد استفاده قرار گیرند و عموماً به ارجح دانستن یک فرد در نظام ارزش‌گذاری یک جامعه نسبت به سایر افراد اشاره دارند، در علوم اجتماعی در چارچوب مفهوم «رتبه اجتماعی» 1 Social Status بازتعریف می‌شوند.
    در اصطلاح ساختارگرایان پیرو رالف لینتون، رتبه اجتماعی به موقعیت فرد در نظام رتبه‌بندی اجتماعی 2 Social Order گفته می‌شود. مانند موقعیت شاه در مقابل رعیت، و یا موقعیت کارفرما در برابر کارگر و یا مادر در مقابل فرزند. این مفهوم در انسانشناسان پیرو ماکس وبر با سه عامل قدرت، دارایی و حیثیت سنجیده می‌شود. 3 Barnard, Alan; Spencer, Jonathan (1996) . Encyclopedia of Social and Cultural Anthropology. London: Routledge. pp. 623 در حقیقت وبر تلاش کرد تا با کمک این سه عامل الگویی برای سنجش یا مقایسه رتبه اجتماعی افراد با یکدیگر به دست دهد. 4 وبر, ماکس. (1387). دین قدرت جامعه. با ترجمه احمد تدین. تهران: انتشارات هرمس. صص 207-224 بعدها ارائه این الگو توسط وبر به کاربرد این مفهوم در متون علوم اجتماعی دقت بیشتری بخشید. به طوری که از دهه‌های 60 و 70 میلادی به این سو، برخی موسسات افکارسنجی در ایالات متحده امریکا و برخی کشورهای اروپایی بر مبنای الگوی وبر تحقیقاتی بسیاری درباره نظام رتبه‌بندی اجتماعی در جوامع خود ارائه دادند. 5 تامین, ملوین ماروین. (1373). جامعه شناسی قشربندی و نابرابری های اجتماعی نظری و کاربردی. با ترجمه عبدالحسین نیک گهر. تهران: نشر توتیا. ص 37
    با آنکه هنوز هم کاربرد اصطلاح «رتبه اجتماعی» ابهاماتی با خود به همراه دارد اما استفاده از آن در متون علوم اجتماعی بسیار رایج است و به ویژه جامعه شناسان و انسانشناسان علاقمند به پژوهش در زمینه نظام قشربندی جوامع انسانی عموماً آن را به معنای جایگاه فرد در نظام رتبه‌بندی اجتماعی به کار می‌برند که مراد از این نظام نیز طیفی از نقش‌های اجتماعی است که بر اساس میزان اهمیت‌شان در نظام ارزش‌گذاری یک جامعه مرتب شده‌اند. به طوری که در این طیف، از نظر افکار عمومی آن جامعه، یک رتبه اجتماعی نسبت به دیگری مهم تر یا مرجح‌تر دانسته می شود.
    اسناد و مکاتبات به جای مانده از ادوار تاریخی از جمله پدیده‌های فرهنگی هستند که با توجه به آنکه میان افرادی با رتبه‌های اجتماعی متفاوت تنظیم و رد و بدل شده‌اند، گاه به نحو مستقیم و گاه به صورت غیرمستقیم نشانه‌هایی از رتبه اجتماعی افراد را با خود به همراه دارند. این نوشتجات در تقسیم‌بندی چهارگانه مرحوم جهانگیر قائم مقامی از اسناد تاریخی (اوراق صریحه، اخوانیات، سلطانیات، دیوانیات) 6 جهانگیر قائم‌مقامی دسته بندی چهارگانه‌ای از اسناد تاریخی ارائه می‌دهد که شامل اوراق صریحه (اسناد حقوقی و قضایی)، اخوانیات (مکاتبات دوستانه)، سلطانیات (مکاتبات پادشاهان و شاهزادگان ) و دیوانیات (مکاتبات مربوط به مسائل و امور دولتی و کشوری تهیه شده در دستگاه‌های اداری) می‌شود. (قائممقامی، جهانگیر. 1350. مقدمهای بر شناخت اسناد تاریخی. تهران: انتشارات انجمن آثار ملی. صص 41-43) ، عموماً در دو دسته سلطانیات و دیوانیات جای می‌گیرند. چرا که از یک سو اوراق صریحه اساساً از نوع مراسلات نیستند و فاقد دو رکن «فرستنده» و «گیرنده» هستند و از سوی دیگر اخوانیات نیز که به مکاتیات دوستانه محدود می‌شوند به جهت ویژگی ذاتی دوستانه بودنشان که بیشتر میان افرادی هم‌طراز و هم رتبه دیده می‌شود، بسیار محتمل است که به محملی برای بازنمایی رتبه اجتماعی تبدیل نگردند.
    از این رو برای بررسی بازنمودهای رتبه اجتماعی فرستندگان و گیرندگان در مکاتبات به جای مانده از دوره صفوی، به جهت آنکه بر طبق منابع تاریخی دوره صفوی، روند تنظیم و تشریفات اداری مرتبط با صدور و ارسال آنها به طور نسبتاً متمرکز در تشکیلات دیوانی صفویان و در رأس آنها در دیوان اعلی 7 دیوان اعلی در دوره صفوی از دو بخش دارالانشاء و دفترخانه همایون/اعلی تشکیل شده بود و عمده مکاتبات درباری به غیر از مواردی مانند صورت برداری‌های امور مالی و مکاتبات مربوط به دیوان استیفا، در دیوان اعلی و در این دو بخش انجام می‌گرفت. (فلور، ویلم. 1387. دیوان و قشون در عصر صفوی. مترجم: کاظم فیروزمند. تهران: انتشارات آگه. ص 63) و محتملاً مطابق نوعی عرف جاری در دیوانسالاری این دوره صورت می‌گرفت 8 فلور، 1387، صص 63-110 ، می‌بایست بیش از هر چیز در میان سلطانیات و دیوانیات به جای مانده از این دوره به دنیال چنین نمودهایی بود. به عبارت بهتر با توجه به آنکه در این دسته از نوشتجات معمولاً نشانه‌هایی از مشخصات افراد دیده می‌شود، می‌توان از آنها به عنوان منبع خوبی برای تشخیص نظام رتبه‌بندی در دربار پادشاهان صفوی سود جست. از این رو آنچه اهمیت می‌یابد پاسخ‌گویی به دو پرسش زیر است:
    نخست آنکه آیا میان محتوای مکاتبات دیوانی و رتبه اجتماعی فرستنده و گیرنده، رابطه‌ای وجود دارد؟
    و دیگر اینکه در صورت وجود چنین رابطه‌ای، رتبه اجتماعی فرستنده و گیرنده با چه ویژگی‌هایی در متن و ظاهر اسناد (اندازه کاغذ، محل مهر، نوع تزئینات، جنس کاغذ، نحوه بسته بندی و شیوه ارسال مکتوب و ...) بازنمایانده می‌شود؟
    در پاسخ به این دو پرسش، نباید این نکته را نیز دور از ذهن داشت که نظام‌های رتبه‌بندی نیز مانند بسیاری از پدیده‌های فرهنگی، در طول زمان دستخوش تغیر و تحول خواهند شد. از این رو، برای پرهیز از هر گونه آشفتگی در تحلیل نمونه‌های مورد بررسی و برای جلوگیری از دخیل شدن متغیرهای دیگری از قبیل تغییر نظام ارزشی جامعه و مواردی از این دست، بهتر آن است که بررسی‌های معطوف به رتبه‌بندی درباری در بازه زمانی مشخص و کوتاهی انجام شوند.
    راجر مروین سیوری در بخشی از مقاله خود در جلد ششم تاریخ ایران کمبریج درباره نظام اداری سلسله صفوی، روند تحول نهادهای اداری صفوی را به سه دوره تقسیم می‌کند:
    (1) دوره نخست یا متقدم: فاصله زمانی میان به تخت نشستن شاه اسماعیل اول تا آغاز پادشاهی شاه عباس اول (996-907 ﻫ ق) که دوره تغییر، تطبیق و تعدیل وظایف مقامات حکومتی است؛
    (2) دوره دوم یا میانه: دوره پادشاهی شاه عباس اول (1038-996 ﻫ ق) که دوره ساماندهی کلی نظام اداری دولت صفوی بر پایه‌های نوبنیاد به جای مانده از دوره پیشین است؛ و
    (3) دوره سوم یا متأخر: از پادشاهی شاه صفی تا حمله افغان‌ها (1135-1038 ﻫ ق) که سنت‌های درباری در این دوره تثبیت شده و شکل یکنواختی به خود می‌گیرند. 9 Savory, R. (1986). The Safavid Administrative System. In P. Jackson, & L. Lockhart, The Cambridge History of Iran. Vol. 6. Cambridge: Cambridge University Press. pp. pp. 356-357
    باتوجه به تقسیم‌بندی یاد شده، می‌توان نتیجه گرفت که تغییر و تحولات نظام اداری صفویان در دوره سوم بسیار کمتر از دو دوره پیشین بوده و سنت‌ها، آداب و تشریفات اداری رایج در این دوره، میراث به جای مانده از ادوار پیشین هستند که رفته رفته تثبیت شده‌اند.
    از این رو در پژوهش حاضر، با توجه به دوره نسبتاً طولانی حکومت خاندان صفوی بر ایران که بیش از دو سده به طول انجامید، متغیر زمان را به دوران سلطنت شاه سلیمان (شاه صفی دوم) به عنوان یکی از پادشاهان دوره سوم این دودمان و متغیر مکان را به حوزه جغرافیایی ایران و هند محدود کرده تا دو پرسش اصلی یاد شده را در دوره سلطنت وی که پس از دوره پر افت و خیز سلطنت شاه عباس اول قرار دارد و آداب و تشریفات دستگاه اداری ایران تاحدود قابل توجهی تثبیت شده‌اند، مورد بررسی قرار دهیم.

    برای اطلاع بیشتر درباره مقاله حاضر رجوع کنید به:
    مشهدی رفیع, علی. (1401). بازنمایی رتبۀ درباری رجال و صاحب‌منصبان در مکاتبات رجال درباری ایران و هند در دورۀ شاه‌سلیمان صفوی (1077-1105ق). گنجینۀ اسناد, 32(2), 6-24. doi: 10.30484/ganj.2022.2931

    1. Social Status
    2. Social Order
    3. Barnard, Alan; Spencer, Jonathan (۱۹۹۶) . Encyclopedia of Social and Cultural Anthropology. London: Routledge. pp. ۶۲۳
    ۴. وبر, ماکس. (۱۳۸۷). دین قدرت جامعه. با ترجمه احمد تدین. تهران: انتشارات هرمس. صص ۲۰۷-۲۲۴
    ۵. تامین, ملوین ماروین. (۱۳۷۳). جامعه شناسی قشربندی و نابرابری های اجتماعی نظری و کاربردی. با ترجمه عبدالحسین نیک گهر. تهران: نشر توتیا. ص ۳۷
    ۶. جهانگیر قائم‌مقامی دسته بندی چهارگانه‌ای از اسناد تاریخی ارائه می‌دهد که شامل اوراق صریحه (اسناد حقوقی و قضایی)، اخوانیات (مکاتبات دوستانه)، سلطانیات (مکاتبات پادشاهان و شاهزادگان ) و دیوانیات (مکاتبات مربوط به مسائل و امور دولتی و کشوری تهیه شده در دستگاه‌های اداری) می‌شود. (قائممقامی، جهانگیر. ۱۳۵۰. مقدمهای بر شناخت اسناد تاریخی. تهران: انتشارات انجمن آثار ملی. صص ۴۱-۴۳)
    ۷. دیوان اعلی در دوره صفوی از دو بخش دارالانشاء و دفترخانه همایون/اعلی تشکیل شده بود و عمده مکاتبات درباری به غیر از مواردی مانند صورت برداری‌های امور مالی و مکاتبات مربوط به دیوان استیفا، در دیوان اعلی و در این دو بخش انجام می‌گرفت. (فلور، ویلم. ۱۳۸۷. دیوان و قشون در عصر صفوی. مترجم: کاظم فیروزمند. تهران: انتشارات آگه. ص ۶۳)
    ۸. فلور، ۱۳۸۷، صص ۶۳-۱۱۰
    ۹. Savory, R. (۱۹۸۶). The Safavid Administrative System. In P. Jackson, & L. Lockhart, The Cambridge History of Iran. Vol. ۶. Cambridge: Cambridge University Press. pp. pp. ۳۵۶-۳۵۷
    شنبه ۲۴ دي ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۸
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت